آثار اقتصادی مالیات بر ارزش افزوده

Image result for ‫مالیات‬‎


آثار اقتصادی مالیات بر ارزش افزوده

آثار اقتصادی اعمال مالیات بر ارزش افزوده را می توان به دو دسته تقسیم کرد: آثار کلان، که از جمله تأثیر آن بر رشد اقتصادی، سطح قیمت ها، سرمایه گذاری، درآمدهای دولت، مصرف و ... است و آثار خرد، که از جمله می توان به تأثیر آن بر کارایی، عدالت و ... اشاره کرد. 


1- تأثیر بر سطح قیمت ها 

برخی از کشورها یکی از دلایل عمده به کار نگرفتن مالیات بر ارزش افزوده را نگرانی   در مورد وجود رابطه مثبت بین اعمال این مالیات و افزایش نرخ تورم عنوان کرده اند. از طرف دیگر، تجربه کشورهای استفاده کننده از این مالیات این نگرانی را تأیید نمی کند. صاحبنظران مالی معتقدند که اعمال مالیات بر ارزش افزوده، مانند وضع هر مالیات دیگری، یک سیاست انقباضی محسوب می گردد. بنابراین، کاربرد آن منجر به کاهش نقدینگی در اقتصاد می شود. از این رو می توان گفت که اعمال این مالیات نوعی اثر ضد تورمی در اقتصاد به جا خواهد گذاشت. سایر صاحبنظران معتقدند که اگر با اعمال مالیات بر ارزش افزوده پیش از افزایش عرضه کل، تقاضای کل گسترش یابد، کمبود عرضه کل، افزایش قیمت ها را به بار خواهد آورد؛ اما مازاد تقاضا و کمبود عرضه کل ممکن است بنا به دلایل بسیار بروز کند و این مسأله به تنهایی به اعمال مالیات بر ارزش افزوده مربوط نمی شود. از طرف دیگر، صندوق بین المللی پول در زمینه اثر مالیات بر ارزش افزوده بر قیمت ها، مطالعه ای در 35 کشور جهان انجام داده که نتایج زیر را در بر داشته است. 

در 22 کشور، معرفی مالیات بر ارزش افزوده تأثیر عمده ای بر قیمت کالاها و خدمات مصرفی نداشته یا اثرش بسیار کم بوده است. در 8 مورد، اجرای مالیات بر ارزش افزوده با تغییر در شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی همراه بود؛ ولی از این 8 مورد فقط یک مورد افزایش نرخ تورم را به صورت فزاینده به همراه داشت و در 7 مورد دیگر در روند افزایش قیمت ها هیچ گونه شتابی مشاهده نگردید. به عبارت دیگر، در 29 مورد یا 83 درصد از کشورها، معرفی و اجرای مالیات بر ارزش افزوده با سیاست های انبساطی مربوط به دستمزد و نیز دیگر سیاست های انبساطی پولی و اعتباری توأم بود و به این ترتیب نمی توان به این نتیجه رسید که فقط اعمال این مالیات، موجب تورم فزاینده ای شده است. نتیجه مطالعه صندوق بین المللی پول در واقع به این صورت است که اعمال مالیات بر ارزش افزوده در اکثر موارد تورمی نیست. با این همه، حتی اگر اجرای مالیات بر ارزش افزوده سبب افزایش تورم شود، با اعمال سیاست های کنترل قیمت می توان افزایش نرخ تورم را مهار کرد. 


2- تشویق سرمایه گذاری 

به طور کلی، مالیات به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای دولت برای تشویق و جهت دهی مناسب به سرمایه گذاری ها محسوب می شود؛ برای مثال، سیاست های دولت در خصوص معافیت ها و تخفیفات مالیاتی می تواند کارایی نهایی سرمایه و در نتیجه سودآوری سرمایه گذاری ها را افزایش دهد و از این طریق به تقویت انگیزه های سرمایه گذاری کمک کند. همچنین، اگر سیاست مالی به گونه ای باشد که موجب گسترش تقاضای موثر در برخی کالاها شود، انگیزه ها را درجهت افزایش نرخ تشکیل سرمایه سوق خواهد داد. از طرف دیگر در بررسی اثر مالیات بر تشویق یا عدم تشویق سرمایه گذاری باید عواملی از قبیل هدف سرمایه گذاری، واکنش پس اندازکنندگان و سرمایه گذاران داخلی و خارجی در قبال جریان سرمایه در سطح بین المللی و انگیزه های موجود در نظام مالیاتی مد نظر قرار گیرد. طرفداران مالیات بر ارزش افزوده معتقدند که این نوع مالیات سرمایه گذاری را تشویق می کند. معاف ساختن کالاهای سرمایه ای از مالیات و در نظر گرفتن امتیاز مالیاتی برای کالاهای سرمایه ای خریداری شده و مورد استفاده در جریان تولید، موجب افزایش سطح پس انداز و سرمایه گذاری می شود. تجربه کشورها نشان داده است که معاف ساختن کالاهای سرمایه ای از مالیات بر ارزش افزوده، سرمایه گذاری را تشویق می نماید. 


3- خنثی بودن 

خنثی بودن اقتصادی هر سیاست ، به معنای این است که در جابجایی منابع اثری نخواهد داشت، زیرا تغییری در قیمتهای نسبی ایجاد نمیکند. چنین خاصیتی در مورد مالیات بر ارزش افزوده ، در دنیای واقعی به طور کامل حاصل می شود ، چون نیازمند برقراری یک نرخ ثابت مالیاتی ، نه تنها در هر بخش، بلکه در کل بخشها در اقتصاد است. بعبارت دیگر، اگر نرخ مالیاتی در هر فعالیت اقتصادی کمتر یا بیشتر از سایر نرخها باشد ، یا وجود معافیت مالیاتی یا نرخهای صفر مالیات باعث آثار تخصیصی در اقتصاد شود ، خنثی بودن این مالیات منتفی است. به هر حال، چنانچه هدف در پایه مالیات بر ارزش افزوده گسترده تر باشد و نرخهای مالیات به یکدیگر نزدیک تر باشند، درجه خنثی بودن مالیات بر ارزش افزوده بیشتر خواهد شد. 


4- افزایش رشد اقتصادی 

در اکثر کشورهای توسعه یافته ، مالیات بر ارزش افزوده جایگزین مالیات بر مصرف و مالیاتهای دیگر ، بخصوص مالیات بر شرکتها شده است. انتظار این است که این جایگزینی ، بر تولید و رشد اقتصادی آثار مثبتی داشته باشد. اینک این سئوال مطرح است که اگر در جامعه اقتصادی، این مالیات برای اولین بار معرفی شده باشد و هدف از معرفی کردن آن نیز افزایش درآمد مالیاتی باشد، آیا باز هم چنین انتظاری متصور است ؟ در واقع، تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بستگی به طراحی آن ، به خصوص در جایگزینی مالیاتهای دیگر دارد و از قبل قابل پیشگویی نیست.

5- کارایی اقتصادی 

در زمینه اثرگذاری اعمال مالیات بر ارزش افزوده بر کارایی اقتصادی ، برخی اقتصاددانان معتقدند از آنجا که ارزش افزوده برابر با رابطه زیر است ، اعمال این مالیات تبعیضی به زیان هیچیک از عوامل تولید ایجاد نکرده و می تواند کارایی اقتصادی را حفظ کند. 

سود+اجاره+بهره+حقوق و مزد=ارزش افزوده 


6- تراز پرداختها 

یکی از آثار غیر مستقیم مالیات بر ارزش افزوده ، تاثیر مثبت بر تراز پرداختهای کشور اجراکننده این مالیات است. بدیهی است این نتیجه گیری زمانی صحت خواهد داشت که مالیات بر ارزش افزوده ، باعث تغییر در قیمتهای نسبی کالاهای وارداتی به صادراتی شود ، یعنی اگر پس از معرفی این مالیات قیمت کالاهای صادراتی ارزان و در مقابل ، قیمت کالاهای وارداتی گران شود یا حداقل بدون تغییر بماند، می توان به بهبود تراز پرداختها امیدوار بود . چون در این مورد نمی توان انتظار تغییری در نرخ ارز داشت و فقط تغییرات فوق امکان تاثیرگذاری دارد، این نتیجه گیری به عوامل متعددی ارتباط می یابد. هر چند ممکن است تجربیات بعضی کشورها موید اثر مثبت این مالیات برتر از پرداختها باشد ، اما پایه نظری آن اجبار خاص در جهت معین را بوجود نمی آورد. 


7- گسترش بخش عمومی 

برخی منتقدان معتقدند که به کارگیری مالیات بر ارزش افزوده باعث گسترش بخش عمومی می شود و نیز قدرت سیاستگذاران مالی را افزایش می دهد . در این راستا هر کاهش در درآمد دولت می تواند با افزایش نرخ یا پایه مالیات بر ارزش افزوده جبران شود. 

علاوه براین، عنوان می شود که جانشین سازی مالیات بر ارزش افزوده به جای مالیاتهای با پایه محدود ، به دلیل گسترش پوشش مالیاتی، موجب افزایش درآمد مالیاتی می گردد . از سوی دیگر ، اعمال نرخ بیشتر مالیات ممکن است که پرداخت کنندگان مالیات را به کار بیشتر تشویق کندو با گسترش تولید ، درآمد مالیاتی نیز افزایش یابد . همچنین نظام کنترل متقابل مالیات بر ارزش افزوده باعث کاهش فرصتهای فرار مالیاتی می گردد و از این طریق نیز نسبت درآمد دولت و نسبت مالیات به کل تولید ناخالص ملی افزایش می یابد . خلاصه این که تمام موارد پیش گفته هر کدام عاملی در جهت افزایش درآمد دولت و نیز گسترش بخش عمومی عنوان شده اند. 



منبع: سایت سازمان امور مالیاتی کشور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.